۹۲ ام آی ام عصبانی

ساخت وبلاگ

امشب خیرسرم میخواستم زود بخوابم...

۱) ۱۱ونیم چشمام گرم شده بود که باویبره پیام تلگرام بیدار شدم... میم بود!

بهش از غروبی گفته بودم میخوام ساعت۱۰ بخوابم مثلا! جوابشو دادم میگه 

عه خواب بودی؟!

۲- خوابه رو نصفه نیمه پرونده بود. دوباره سعی کردم بخوابم... نت گوشی

رو قطع کردم.. خوابم برد... جیم ۱۲ و نیم زنگ زد با ویبره باز بیدار شدم

و جواب ندادم... ۱۰ بار تماس گرفت و چون جوابی نگرفت شروع کرد پیامک دادن

 دیگه خواب به کل از سرم پرید... جواب پیامکش رو دادم ولی جوابی 

دریافت نکردم.. ازاون ور داداش اینا اومده بودن و سروصدااااا... نمیشد خوابید

رفتم تو جمعشون، که مشغول تزینات تولد فردا بودن.( بعد اینو جدا توضیح میدم)

منو میبینن و میپرسن خواب بودی؟ پ ن پ،تو تاریکی گل کوچیک بازی میکردم به صورت پانتومیم!

تا ساعت ۲ اینجا بودن و رفتن. منم که بیخواب شدم...

۳- نت گوشی رو وصل کردم یه سر زدم و داشتم سعی میکردم مجدد بخوابم که

این دفعه خانم ر پیام داد .. کی؟ همین الان!!

خدایی چقدر بیشعورن بعضیا!

خب من به خاطر ساعت که صبح باید برم سرکار گوشی بالاسرمه. اه!

حالا تا صبح باید نگهبانی بدم

۱۷ ام...
ما را در سایت ۱۷ ام دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 2kuohsangie بازدید : 113 تاريخ : پنجشنبه 22 تير 1396 ساعت: 0:43