۶۱ام

ساخت وبلاگ

چشم که باز میکنی

میبینی " عشق" هزاران قدم راه رفته 

و تو همان قدر دور مانده ای... همان قدر جا مانده ای

آن قدر دور که حتی اندازه ی نقطه هم نیست... بیشتر که فکر کنی ، میبینی

محو شده است... کم کم ... آهسته ... دور و دورتر

حتی دیگر رد پایش داغ نیست... قرمزی اش رنگ باخته

آیا اصلا عشق بود؟!

نمیدانم...

و ندانستن تسکین است...

شاید!

۱۷ ام...
ما را در سایت ۱۷ ام دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 2kuohsangie بازدید : 95 تاريخ : چهارشنبه 24 خرداد 1396 ساعت: 9:15